متن ترانه های معین(قسمت سوم)

ساخت وبلاگ

الهه ناز

باز ای الهه ناز، با دله من بساز
کین غم جانگداز، برود ز برم

گر دل من نیاسود، از گناه تو بود
بیا تا ز سر گنهت گذرم.

باز میکنم دسته یاری به سویت دراز
بیا تا غم خود را با راز و نیاز، ز خاطر ببرم.

گرنکند تیر خشمت دلم را هدف؛
بخدا همچون مرغ پر شور و شرر، 
بسویت بپرم.

آنکه او ز غمت دلبندد چون من کیست؟
ناز تو بیش از این بهر چیست؟

تو الهه نازی در بزمم بنشین
من تو را وفادارم بیا که جز این،
نباشد هنرم.

اینهمه بیوفایی ندارد ثمر
بخدا اگر از من نگیری خبر،
نیابی اثرم. 
__________________
اصفهان

دلم میخواد به اصفهان برگردم 
بازم به اون نصف جهان برگردم
برم اونجا بشینم در کنار زاینده رود 
بخونم از ته دل ترانه و شعر و سرود ترانه و شعرو سرود

خودم اینجا دلم اونجا همه راز و نیازم اونجا
ای خدا عشق منو یار منو اون گل نازم اونجا 
چکنم با کی بگم عقده دل رو پیش کی خالی کنم
دردمو با چه زبون به اینو اون حالی کنم 

اسمون گریه کند بر سر جانانه من 
اشک ریزان شده دلدار در ان خانه من
از غم دوری او همدم پیمانه شدم 
همچو شبگرد غزل خون سوی میخانه شدم 
مست و دیوانه شدم مست و دیوانه شدم 
به خدا این دل من پر از غمه تموم دنیا برام جهنمه
هر چه گویم من از این سوز دلم 
به خدا بازم کمه بازم کمه

چکنم با کی بگم عقده دل رو پیش کی خالی کنم
دردمو با چه زبون به اینو اون حالی کنم 

دلم میخواد به اصفهان برگردم 
بازم به اون نصف جهان برگردم 
__________________

سفر

سفر کردم که از عشقت جدا شم

دلم می خواست دگر عاشق نباشم

ولی عشقت تو قلبم مونده، ای وای

دل دیوونمو سوزونده ای دل

هموزم عاشقم، دنیای دردم

مثل پروانه ها دورت می گردم



سفر کردم که از یادم بری، دیدم نمیشه

آخه عشق یه عاشق با ندیدن کم نمیشه

غم دور از تو موندن، یه بی بال و پرم کرد

نرفت از یاد من عشق، سفر عاشق ترم کرد

هموز پیش مرگتم من، بمیرم تا نمیری

خوشم با خاطراتم، اینو از من نگیری



دلم از ابر و بارون به جز اسم تو نشنید

تو مهتاب شبونه فقط چشمم تو رو دید

نشو با من غریبه مثل نا مهربونها

بلا گردون چشمهات زمین و آسمونها

می خواهم برگردم اما می ترسم، می ترسم، بگی حرفی ندارم

بگی عشقی نمونده، می ترسم بری تنهام بزاری

تو رو دیدم تو بارون، دل دریا تو بودی

تو موج سبز سبزه، تو صحرا تو بودی

مگه میشه ندیدت، تو مهتاب شبونه

مگه میشه نخوندت، تو شعر عاشقونه 
__________________

بانو

داغ بوسه ات رو لبامه بانو جونم
تا ابد مال منی اینو می دونم
تو گلا پنهون شدی ای بهتر از گل
تا بیام بین گلا تو رو بچینم

بانو جون مهربون دوای دردم
بانو جون بانو جون دورت می گردم


گلای محمدی بوی تو دارن
نرگسا چشم تو رو یادم میارن
خرمن موهای تو بنفشه زارن
بازوهات نسترن صبح بهارن

می گیره دلم بهونه ت
شب میام بسوی خونه ت
می دونی که این دیوونه ت 
بی قراره 
خواب و آروم که نداره

بانو جون مهربون دوای دردم
بانو جون بانو جون دورت می گردم... 
__________________

دل سوخته

دلسوخته تر از همه ی سوختگانم
از جمع پرکنده ی رندان جهانم
در صحنه ی بازیگری کهنه ی دنیا
عشق است قمار من و بازیگر آنم
با آنکه همه باخته در بازی [عشقند]
بازنده ترین است در این جمع نشانم
ای عشق از تو زهر است به [جامم]
دل سوخت ،‌ تن سوخت ، ماندم من و [نامم]
دلسوخته تر از همه ی سوختگانم
از جمع پرکنده ی رندان جهانم
عمری ست که می بازم و یک برد ندارم
اما چه کنم عاشق این کهنه قمارم
ای دوست مزن زخم زبان جای نصیحت
بگذار ببارد به سرم سنگ مصیبت
من زنده از این جرمم و [حاضر به] مجازات
مرگ است مرا گر بزنم حرف ندامت
باید که ببازم با درد بسازم
در مذهب رندان این است نمازم
عمری ست که می بازم و یک برد ندارم
اما چه کنم ، عاشق این کهنه قمارم
من در به در عشقم و رسوای جهانم
چون سایه به دنبال سر عشق روانم
او کهنه حریف من و من کهنه حریفش
سرگرم قماریم من و او ،‌ بر سر جانم
باید که ببازم ، با درد بسازم
در مذهب رندان ، این است نمازم
عمری ست که می بازم و یک برد ندارم
اما چه کنم عاشق این کهنه قمارم 

عکس و متن ترانه های معین...
ما را در سایت عکس و متن ترانه های معین دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : مهیار mahyar20 بازدید : 289 تاريخ : جمعه 20 بهمن 1391 ساعت: 22:42